مبینامبینا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

عشق مامان و بابا

مشاهده عمیق کودک منجر به درک بیشتر او میشود

1392/10/5 1:17
نویسنده : مامان و بابا
715 بازدید
اشتراک گذاری

یه کتابی میخوندم در مورد درک و به زبان اوردن احساسات بچه ها،به این صورت که همیشه سعی کنید خیلی خوب و عمیق کودک خودتون و مشاهده کنید.به عنوان مثال:کودک شما گرسنه هست و بهانه میگیره و شما درگیر یه کار دیگه هستید،خیلی راحت میتونید با صرف چند دقیقه وقت با کودکتون ساعات زیادی و برای کارهای خودتون ذخیره کنید.جلوی کودک زانو بزنید و بهش بگید عزیزم الان تو داری گریه میکنی و من فکر میکنم که گرسنه هستی،مامان تو رو درک میکنه ولی فعلا غذا آماده نیست میتونی تو این مدت یه برگه بیاری و نقاشی بکشی یا اینکه کنار من بشینی و در صورت امکان کمکم کنی من هم بهت قول میدم که غذات و خیلی سریع آماده کنم.

خوب این یه مثال من درآوردی بود در مورد درک بچه ها،من خیلی از این شیوه استفاده میکنم و تقریبا میتونم بگم 90% مواقع کارآمد بوده.

بچه ها دوست دارن از طرف بزرگتر ها دیده و درک بشن.گاهی خودشون هم سردرگم هستن و علت اصلی ناراحتیشون و نمیدونن،وقتی شما احساسات اون ها رو به زبون میارید کمک میکنه که اونها در آینده بهتر بتونن احسساتشون درک و کنترل کنن.

جریانی که چند روز پیش برای ما پیش اومد:

ما خسته از یه مسافرت طولانی مجبور بودیم که برای یک کاری به بیرون از منزل بریم،من و امیر هر دو لباس به دست دنبال دخترکمون بودیم تا اون و راضی کنیم لباس بپوشه و ما رو همراهی کنه،گاهی میگفت مامان تنم کنه، گاهی میگفت بابا تنم کنه، گاهی میگفت اینجا میپوشم، گاهی میگفت نمیپوشم و اخر همه ی این گاهی ها این بود که لباس نمیپوشم،بعد از نیم ساعت کلنجار رفتن و به ساز دخترکمان رقصیدن من که کلافه بودم و نزدیک بود کنترل خودم و از دست بدم،یک لحظه پیش خودم فکر کردم که مبینا عاشق بیرون رفتن بود چرا الان سرباز میزنه؟!حتما خسته است!سریع دخترکم و بغلم کردم و گفتم مامانی خسته ای؟با سر تایید کرد،گفتم من میدونم که تو خیلی خسته ای و دوست نداری الان لباس بپوشی،میخوای با هم لباس بپوشیم و بریم تو ماشین بابا امیر بشینیم و تو بغل مامان استراحت کنی و ماشین سواری کنیم؟در کمال ناباوری مبینا سریع گفت باشه لباس میپوشم و در عرض کمتر از یک دقیقه لباس پوشید و آماده رفتن شد.

تو این موارد هست که ادم اعجاز مشاهده عمیق و درک میکنه

بیاید تواین هفته همه ی ما به جای فقط دیدن ظاهری بچه هامون کمی عمیقتر ببینیمشون و بیشتر درکشون کنیم

گام اول این تمرین درست دیدن

گام دوم درک احساسات کودک

گام سوم به زبان اوردن احساسات کودک

گام سوم همدردی با کودک

گام چهارم ارایه راه حل

دوستم الهه جان تو وبلاگش در مورد درست شنیدن کودکان صحبت کرده میتونه مشاهده در غالب شنیدن هم باشه.

تو این مثالی که من زدم،اولش من مبینا رو نمیشنیدم که میگفت نمیام نمیپوشم و چیزی که میشنیدم در درون خودم بود که وای دیر شد به کارمون نمیرسیم

امیدوارم این تجربه ی من راهکاری باشه برای جلوگیری از تنش های کوچیک و بزرگ هر روزه ی ما با کودکمون.


 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

لیلا
5 دی 92 22:32
موافقم من هم بعضی وقتا از تاثیر آنی حرفم متعجب مبشم خانمی میشه اسم کتاب رو بگی
مامان و بابا
پاسخ
من این مطلب و تو نت خوندم خلاصه یه کتاب بود که اسمش یادم نیست ولی تو کتاب به بچه ها گفتن از بچه ها شنیدن و کتاب تربیت بدون فریاد و کتاب شادترین کودک محله هم به این نکته پرداخته.اولین کتاب و توصیه میکنم حتما بخونید
لیلا
8 دی 92 1:39
اتفاقا قصد داشتم بگیرم این کتابو مرسی
مامان پريسا خانوم
15 دی 92 13:17
★。˛ °.★__ *★* *˛. ˛ °_██_*。*./ \ .˛* .˛.*.★* *★ 。* ˛. (´• ̮•)*˛°*/.♫.♫\*˛.* ˛_Π_____. * ˛* .°( . • . ) ˛°./• '♫ ' •\.˛*./______/~\ *. ˛*.。˛* ˛. *。 *(...'•'.. ) *˛╬╬╬╬╬˛°.|田田 |門|╬╬╬╬ . ¯˜"*°•♥•°*"˜¯`´¯˜"*°•♥•°*"˜¯` ´¯˜"*°´¯˜"*°•♥•°*"˜¯`´¯˜"*°•
مامان فتانه
19 دی 92 11:20
خیلی متن جالب و مفیدی بود دستتون درد نکنه