مبینامبینا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

عشق مامان و بابا

مامان دوست دارم عاشقتم

1393/1/15 1:38
نویسنده : مامان و بابا
807 بازدید
اشتراک گذاری

مامان دوست دارم عاشقتم

این از اون جمله هاست که همیشه تو ذهنم حک میشه اون هم با همون لهجه شیرین دخترکم در دو سال و نیمگی

بچه ها در سه سالگی بین اشیاء و جاندار نمیتونن فرقی قائل بشن بخاطر همین هست که وقتی زمین میخورن زمین و مقصر میدونن یا نمیتونن درک کنن که چرا دسته شکسته فنجان و میشه چسبوند ولی گلبرگ یه گل و نمیشه چسبوند خلاصه ما هم تا مدتی با تکیه بر این شیوه دخترکمون و گول میزدیم و کار خودمون و پیش میبردیم تا اینکه این خوشبختی یهو تموم شد...

مامان: مبینا تخت خوابت میگه بیا پیشم بخواب وقت خوابه

مبینا: تخت خواب مگه ادمه حرف بزنه

من: سکوت

مامان:مبینا ببین چه گل خوشگلیه،گله میگه بیا پیشم باهات عکس بگیرم

مبینا: گل مگه ادمه حرف بزنه

من: سکوت

جدیدا هم که گول میخوریم اساسی

مامان: مبینا داریم میریم بیرون باید موهات و شونه کنی و گل سر بزنی

مبینا : نه

مامان: پس نمیتونیم بریم بیرون

مبینا: تو آسانسور شونه میکنم

مامان: الان تو اسانسوریم بیا موهاتو شونه کنیم

مبینا: نه بریم تو ماشین شونه کنیم

مامان: خوب رسیدیم تو ماشین بیا

مبینا: ماشین حرکت کنه از پارکینگ بریم بیرون بعد

و وقتی ماشین حرکت میکنه و مطمئن از رفتنمون به گردش میشه خودشون و با تمام احساس و ژست و فیگور میزنه به اون راه و هی حرف و عوض میکنه تا من چیزی در مورد شونه کردن موها نگم

من هم که میبینم بازی و باختم به روی خودم نمیارم و موقعی که برمیگردیم خونه میگم ای وای دیدی یادم رفت موهات و شونه کنمدروغگو

پسندها (1)

نظرات (0)