کلاغ پر 2
حدود یک ماه پیش تو اوج گرمای مردادماه تصمیم گرفتم که با دخترم تو بالکن آب بازی کنم و در کنارش هم چند تا نکته ی فیزیکی به دخترم یاد بدم(بالاخره این تحصیلاتمون باید یه جایی به درد بخوره) این شد که مواد لازم رو تهیه کردم و وقتی مبینا از خواب میان روزش بیدار شد با هم راهی بالکن شدیم.
مواد لازم:سینی/یک ظرف بزرگ و چند ظرف کوچک/یک ملاقه و چندتا قاشق در سایزهای مختلف/یک عدد شکوفه ی گیلاس که تازه از خواب بیدار شده
از اونجایی که دخترم عاشق آبه تا سینی رو گذاشتم جلوش شیرجه زد به سمت ظرف پراز آب و با ملاقه شروع کرد آب بیرون پاشیدن و بعد تصمیم گرفت که باملاقه آب ها رو داخل ظرف های دیگه بریزه،من همیشه چند دقیقه ی اول بازی رو می گذارم خود مبینا بدون توضیح من بازی کنه اینطوری به شکوفایی خلاقیت بچه ها کمک بزرگی میشه و بعد با توضیحات یک جمله ایم راهنماییش میکنم.
تواین بازی مبینا اصلا سمت قاشق های کوچیک نرفت،حتی زمانیکه دید من با قاشق کوچیک آب رو برداشتم اون رو از دستم گرفت و کنار گذاشت.
بعد ظرفهایی که پراز آب کرده بود رو رو خودش خالی میکرد و می گفت:آآآآآ
خلاصه بعد از کلی آب از این ظرف به اون ظرف کردن دخترم تشنه اش شد و تصمیم گرفت که آب بخوره و باهمون دستای کوچولوش لیوان آبش رو به سمت دهانش برد و کلی آب نوش جان کرد
*مبینا تا امروز 14 ماه و بیست و سه روزشه*
این بازی یک ماه قبل انجام شده