مبینامبینا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

عشق مامان و بابا

برای دخترم

1392/4/18 16:37
نویسنده : مامان و بابا
679 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر قشنگم.میخوام این پست رو فقط برای خودت بنویسم،راستش باید مامان و ببخشی که وقت نمیکنم تا بیشتر اینجا باهات حرف بزنم،راستش تمام روز من شده وقت گذرونی با تو و درست کردن غذا و مرتب کردن خونه و یکی دو ساعتی که میخوابی میشینم پای نت تا اطلاعاتم رو در مورد فرزندداری تکمیل کنم ،اونقدر مطالب تو وب زیاد هست که واقعا روزی یکی دوساعت مطالعه در مقابلش هیچه.کاش چندین سال قبل این دریچه ها برام باز شده بود و من وقت های آزاد اون روزهایم رو برای مطالعه اختصاص میدادم.هر روز که میگذره بامتدهای آموزشی بیشتری مواجه میشم که یادگیری و پیاده سازی اون ها مستلزم وقته وقتی که فقط یک سال از اون فرصت طلایی آموزش باقی مونده.

کلی اطلاعات تو ذهنم هست که برای عملی کردنشون نیاز به وقت بیشتری دارم که متاسفانه باز کردن وقت خالی در روز تقریبا غیرممکن بنظر میرسه.

استرس یادگیری و شروع زبان دوم در حالی که هنوز زبان اولت کامل نشده هم فکری مظاعف برای این روزهای من شده.

دور سوم آموزش ریاضی بامتد شیچیدا تموم شد و تصمیم دارم دور چهارمش هم تکمیل کنم.

چند روز دیگه 25 ماهت تموم میشه و من هنوز کارت های حافظه ارتباط دهنده رو مرتب نکردم.

تو ماه قبل سفر مشهد رو داشتیم خداروشکر همه چی به خوبی گذشت با ترن سریع السیر رفتیم مشهد که تو راه یه دوست وبلاگی پیدا کردی به نام محیا با مامان مهربونش که بیشتر راه رو داشت با شما دوتا ووروجک بازی میکرد.تجربه خیلی خوبی با ترن بود،از اون روز عاشق ترن شدی و مدام سی دی baby genius قسمت ترن رو میگی برات بگذارم و با شادی هوهو چی چی میکنی و فریاد میزنی ترن.

بعد از مسافرتمون مامان جون و بابا جون شیرازی اومدن خونمون و یه هفته ای مهمون ما بودن و دو روز آخر عمه ها هم اومدن و تو اون یه هفته حسابی سرت گرم بود و حسابی از قوانین و رفتارهای همیشگی دور شده بودی ولی من با صبرمضاعفی که از خداخواسته بودم صبوری کردم و پیش خودم گفتم این نیز بگذرد.

چندتا عکس از مسافرتمون برات میگذارم

 صحن امام رضا



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان آرمیتا
19 تیر 92 3:41
ماه مبارک آمد، اي دوستان بشارت کز سوي دوست ما را هر دم رسد اشارت آمد نويد رحمت، اي دل ز خواب برخيز باشد که باقي عمر، جبران شود خسارت
مریم
20 تیر 92 2:37
جه دخترخانم نازی
مامان گلی
20 تیر 92 10:34
وای که چقد تو ماهی دختررررررررررررررر فدات بشم عروسک نازنین الهی همیشه در کنار مامان و بابا سلامت باشی
مامانی محیا جون
29 تیر 92 0:07
سلام عزیزم زیارت قبول . میشه متد شیچیدا را به من معرفی کنی و یکم در موردش راهنماییم کنی؟ممنون میشم. مبینا جون رو یه بوس محکم از طرف من بکنید.
حتما عزیزم من چند روز درگیرم سرفرصت برات توضیح میدم

معصومه زن عموی بردیا
29 تیر 92 18:06
عزیزم ببخشید مزاحم شدم بردیای من تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده اگه براتون زحمتی نیست کد 736 رو به شماره 20008080200 بفرستید ممنون میشم بوس هزار تا
متین
29 تیر 92 23:57
فالله خیر حافظا وهو ارحم الراحمین... ماشالا خدا حفظش کنه و در کنار هم سلامت و شاد باشید به ما سر بزنید
مامان فتانه
30 تیر 92 12:37
به به هميشه به سفر و شادي زيارت قبول....جه عكسهاي نازي
مامان شايان و پرنيا
1 مرداد 92 11:02
چه نازه اين خانوم كوچولو ماشالله دوست خوبم دخملم تو فستيوال زيباترين كودك ايراني شركت كرده اگه ممكنه تو وبلاگ عكسش رو ببين و اگه خوشت اومد بهش راي بده مرسي