مبینامبینا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

عشق مامان و بابا

اولین شب یلدا درکنار دخترم

1390/10/17 23:39
نویسنده : مامان و بابا
2,466 بازدید
اشتراک گذاری

امسال اولین شب یلدایی هست که دخترم درکنار ماهستی و من خوشحالم که امشب چند ثانیه بیشتر از وجودت لذت میبرم.

شب یلدا مامان جون دعوتمون کرده بود خونشون،همونطور که گفتم چون روز تولد شش ماهگیت بابایی شیراز بود نشد جشن بگیریم و جشن تولد شش ماهگیت رو موکول کردیم به پنج شب بعدش که میشد شب یلدا، و تصمیم گرفتیم که یه کیک خوشمل بخریم بریم خونه مامان جون اینا،شب خوبی بود خاله هم اومده بود و خلاصه جمعمون جمع بود و با بودن تو در کنارمون شادی جمعمون تکمیل شد.

کلی عکس گرفتیم و کلی هم خوراکیهای خوشمزه خوردیم و فال حافظ هم مثل هرسال گرفتیم و هی سربه سر دایی گذاشتیم و  گفتیم امسال حوصلمون سرمیره باید زن بگیره،تا سرمون گرم بشه.

شب یلدایی از باباجون و مامان جون هدیه اسباب بازی گرفتی که دندونی هم بود.

اینم مبیناخانم با کیک 6 ماهگیش

دایی من و بگذار زمین

اینم میز شب یلدا که مامان جون زحمت کشیدن

*عسل مامان شش ماه و پنج روزش هست*

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)