میخوای بخندی یا گریه کنی؟
دختر نازم امروز من و بابا رو خیلی خندوندی،وقتی داشتیم نهار می خوردیم یهو دیدیم چشمای نازت رو بازکردی و لب های کوچولوت رو ورچیدی و آماده شدی برای گریه تا من نگاهت کردم خندیدی و دوباره لب ورچیدی و دوباره خندیدی و باز لب ورچیدی این کار رو برای چندبار تکرار کردی، نمی دونستیم می خوای بخندی یا گریه کنی، محکم بغلت کردم و تا می تونستم بوس بارونت کردم الهی بگردم برای دختر نازم
*امروز سه ماه و نه روز داری عزیز دل مامان*
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی