مبینامبینا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

عشق مامان و بابا

خدایا سپاس

1392/3/12 23:24
نویسنده : مامان و بابا
591 بازدید
اشتراک گذاری

چندروزی هست که تو اتاق مبینا زلزله نیومده همه ی اسباب بازی ها سرجاشون هستن و کتاب ها انتظار دستهای کوچولوی مبینار و میکشن.همونطورکه مامان دلش برای شیطنت و جمع و جور کردن اتاق دخترش تنگ شده اسباب بازی ها هم دلشون برای مبینا تنگ شده. 

خدایا ممنونم به خاطر تلنگری که بهم زدی،از چندین ماه قبل تمام دقدقه من شده بود غذا خوردن دخترم، از صبح تا شب تو آشپزخونه بودم و چون دخترکم میوه هم نمیخوره مجبوربودم تمام میان وعده ها رو غذا درست کنم و منتظر اینکه دخترم یه ناخنکی به غذاش بزنه و منتظر چند گرم اضافه وزن.حالا با مریضی ویروسی که گرفت فقط از خدا میخوام که حداقل دخترم آب بخوره. 

اومدم به خدا گله کنم که آخه چرا چرا دخترم باید تو این شرایط این مریضی رو بگیره و به جای گرم،کیلویی وزنش کم بشه،که یهو به خودم اومدم، به این فکر کردم اون زمان که من دقدقه وزن و قد دخترکم رو داشتم حتما مادری روی این کره زمین بوده و هست که از خدا میخواد که کودکش فقط زنده بمونه و دغدغه ای فراتر از خوردن آب و غذا و وزن و قد کودکش رو داره.یه زمانی دقدقه ام خوردن غذا و کنترل قد وزن بود و الان دقدقه ام این هست که دخترم حداقل آب بخوره که نخواد بخاطر بی آبی بره زیر سرم و بستری بشه.

پس خدایا سپاس که دقدقه ام فقط اینه

سپاس سپاس سپاس 

بخاطر درسی که بهم دادی

من و ببخش اگر ناخواسته ناشکری کردم

 

برای دخترم دعا کنید

پی نوشت:با دعاهای شما دوستان خوبم مبینا سلامتیش رو بدست آورد فقط کمی ضعیف شده که ایشالا جبران میکنیم

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

خاله
13 خرداد 92 11:59
انشاالله حالش خوب خوب میشه و دوباره تپلی مپلی میشه.
مامان فتانه
18 خرداد 92 14:27
انشالله که زود زود خوب میشی...منم گاهی اوقات از این ناشکریا میکنم ولی زود متوجه میشم و میگم خدایااااااا شکرتتتتتتتتتتتت
مامان گلی
19 خرداد 92 19:12
امیدوارم هر چه زودتر خوب بشی خانم گل.با تمام وجود سلامتی تو رو از امام زمان میخوام و برات صلوات نذر سلامتی امام زمان میکنم
ممنون مامان گلی،خدا تارا رو همیشه براتون نگه داره

زهره مامان عرفان خان
19 خرداد 92 22:43
سلام به مبینای عزیزم و مامان خوبش
به به چه گل دختری؛ مامانی براش اسپند دود کنه ؛
عزیزم خیلی سخت نگیر ... مطمئن باش خیلی خیلی زود با خبر سلامتی دختر نازمون میای ... چون خدای مهربون خودش حافظ تموم بچه هاست و میدونه ما مامانا وظیفمون نگرانی برای بچه هاست و هیچ نیت دیگه ای نداریم و اسم این کارمون ناشکری نیست عزیزم

ما دوست داریم با شما دوست بشیم ؛ شما چطور ؟؟؟ پس بیاین پیشمون خوشحال میشما !!!

ممنون گلم.باکمال میل

بهناز مامی یلدا و سروش
20 خرداد 92 19:49
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند. زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ. زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز. زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز. زندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست، زندگی مثل زمان در گذر است... امیدوارم که بهار دلت همیشه شاد باشه و هیچوقت رنگ خزان نگیره عزیزم
بهناز مامی یلدا و سروش
20 خرداد 92 19:49
انشاالله همیشه در پناه حق شاد و سر حال و سلامت باشه
ممنونم و همچنین شما گلم

مامان طلایی
21 خرداد 92 4:18
الهی بگردم واسه نازدونه خانوم....مامانی خیلی ناراحت شدم...اما دیدم نوشتی بهتره..باز خدا رو شکر...انشاا... واسه تولدش شاد و سلامت و تپل مپل باشه....راستی چه زود گذشت..انگار همین دیروز بود جشن 1 سالگی مبینا جونم....برات بهترینها رو از خدا آرزومندم عروسک قشنگ و باهوش من....خدا از چشم بد دور نگهت داره...آمییییییییییییییییییییییییییییییییییییین
ممنون عزیزم.اره واقعا خیلی زود گذشت

مامان آویسا
22 خرداد 92 15:41
عزیزم خیلی ناراحت شدم .این دو تا وروجک ما بیماریهاشون هم با هم همزمان شده! مثل روز تولدشان
خیلی زود خوب میشه عزیزم ، نگران نباش! من هم تولد مبینا خوشگل را پیشاپیش تبریک میگم .به امید روزهای پر از شادی و سربلندی برای دردانه هامون
ممنونم گلم

مامانی درسا
13 تیر 92 2:20
عزیزم خداروشکر که دختری حالش بهتره انشاالله همیشه سلامت و شاد باشه ....بوس برای دختر خوشگلم