مبینامبینا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

عشق مامان و بابا

هشت ماهگی مبینا

1391/1/3 18:20
نویسنده : مامان و بابا
1,341 بازدید
اشتراک گذاری

هشت ماهگی و ولنتاین مبینا گلم مبارک...

تو این یک ماه کلی دخترم چیزهای جدید یاد گرفته و تواناییهاش خیلی بیشتر شده  و خیلی خوب و بااشتها غذاش رو میخوره،غذاهایی که تا حالا خوردی اینها هستن:فرنی،حریره بادام،سوپ ماهیچه،پوره سیب زمین و پوره هویج،سرلاک،بیسکویت مادر،آب لیمو شیرین و آب پرتقال و آب هویج،البته یک بار هم به دور از چشم ما یک کیوی رو با پوست خوردیآخ

کارهایی که انجام میدی به این شرح هست:سینه خیز به سمت جلو با سرعت باد،ماما می گی خیلی زیاد و کلا دیگه بابا نمیگی که این کارت جای بسی قدردانی دارهچشمک از پله آشپزخونه بالا می یای(وقتی برای اولین بار سینه خیز اومدی تو آشپزخونه اونقدر ذوق کردی و خیلی سریع رفتی و دورتا دور آشپزخونه رو با دست های کوچولوت وارسی کردی از دستگیره های کشو کابینت و در لباسشویی گرفته تا در یخچال و زیر کابینت ها)

این هم عکس های اولین باری که تونستی از پله ی آشپزخونه رد بشی

سلام من اومدم

این چیه چطوری بازمیشه؟الان زورم نمیرسه میرم شیر می خورم بعد میام

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااای این دیگه چیهههههههههههه تا حالا ندیده بودم!!!

نخوری من و فقط میخوام ببینم چی هستی

چه جالب بود مامان!! بگذار یکم خستگی درکنم بعد بیام سراغ چیزای دیگه

 جدیدا هم راه اتاق کار بابا رو یاد گرفتی و سینه خیز میری و از لای در به بابایی نگاه می کنی و وقتی میبینی بابایی متوجه شما نیست یه جیغ بنفش می کشی و بعد که بابایی بهت نگاه می کنه وسلام میگه با سرعت برق خودت رو می رسونی به پای بابایی تا تورو بغل کنه،به دیدن سی دی های زبانت علاقه شدید داری همچنین تبلیغ های تلویزون،فلش کارت های ریاضیت رو دوست داری و با دیدنشون می خندی،عاشق این هستی که من هرم هوشت رو روهم بچینم و تو بیای درشون بیاری یعنی هرکجای خونه باشی تا ببینی هرم ها رو دارم رو هم میچینم یا مکعب ها رو رو هم میگذارم هر کاری داشته باشی حتی دستکاری کردن ریسیور و دی وی دی پلیر زیر تلویزون هم باشه ول می کنی و می یای اون ها روخراب کنی،وقتی تو تختت می گذارم با ذوق دست و پا می زنی و منتظرمیشی که آویز تخت رو روشن کنم،وقتی میبرمت جلوی کمد اسباب بازیهات خیلی با هیجان بهشون نگاه میکنی و خیلی با احتیاط دستت رو چند بار نزدیکشون می بری و برمیداری و بعد که مطمئن شدی بی خطره آروم برمی داری و از این کارت لذت میبری و به من نشونش میدی،کلا هروقت می برمت تو اتاقت از ته دل ذوق میکنی.

فرشته ی قشنگم

عکس های هشت ماهگی دخترم درادامه مطلب

فدای نشستنت بشم

چرا نمی ترکه این؟آخه من مگه چقدر زور دارم

مامان اون بالا رفتی چیکار؟

من قایم شده بودم چطوری من رو پیدا کردید؟

مامان هرچی می خورم تموم نمیشه

می خوام بخوابم دیگه خسته شدم،خرسی موشی شما هم بخوابید

خرسی چرا جای مامانم رو گرفتی!؟

خرگوش ها چه چیزه خوشمزه ای میخورنا

حالا وقت آموزشه،مامان سی دیم رو بگذار می خوام ببینم

آهان شروع شد

زیادی از نیمکره راست مغزم کار کشیدم،دیگه برم بخوابم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان رويين
26 بهمن 90 9:05
قشنگم ولنتاينت مبارك
مامان ستاره
26 بهمن 90 10:06
سلام و ممنون از اینکه به ما سر می زنید. نمی دونم عکس ترکیبی یعنی چی که پرسیده بودید؟ راستش از سهی بیشتر راضی هستم حتی واسه عید هم می خوام ببرمش اونجا
الهه
26 بهمن 90 11:57
مبارکه 8 ماهه شدنت مبینا گلم
mamani helena
26 بهمن 90 20:28
mobarake arosake khale
نارینه
26 بهمن 90 23:35
مبارک باشه خانومی ... ماشالله دختر نازی دارید ... حتما براش اسپند دود کنید ممنون که به ما سر زدید
مامان تارا
3 اسفند 90 13:12
هشت ماهگیت مبارک مبینای نازنینم میبوسمت.