سومین دندون دختر گلم
عشق مامان این اولین پست در سال جدید هست،امیدوارم که سال جدید برای همه ی آدمهای خوب سالی پر از شادی و سلامتی باشه،همینطور برای خانواده ی سه نفری ما،دخترم روز به روز داری بزرگتر و زیباتر میشی و با شیرین کاریهات و شیطنت هات روزهای ما رو خوش رنگتر میکنی،تو این مدت کلی عید دیدنی رفتیم و با کلی آدم های جدید آشنا شدی و از همه مهمتر کلی هم عیدی گرفتی،همون روز اول عید 250 تومان عیدی گرفتی به همراه خونه سازی که دایی برات گرفته بود، آخر این هفته هم قراره بریم شیراز پیش خانواده بابایی تا عید دیدنی امسالت تکمیل بشه بعدش هم میخوایم بریم کیش،هوراااااااااااااااااا
دیشب شب سختی رو داشتی،چندروزی بود که لثه ی بالات متورم شده و یه کوچولو دندونت بیرون اومده.سر شب دیدم یه مقدار بی تابی و یه کوچولو تب داری،پیش بینی کردم که شب سختی خواهی داشت بخاطرهمین بهت قطره استامینفن دادم بااین حال تا صبح هی ناله میکردی و با چشم های بسته بلند میشدی میشستی تو جات،الهی فدات بشم مادر که اینقدر صبوری،جیگرم کباب میشد وقتی میدیدم که تو خواب یهو میپریدی و آروم ناله میکردی،تا ساعت دوازده ظهر خواب بودی و از وقتی بیدار شدی همه چی رو میکشی به دندونت.هی بابایی کنترل تلویزیون رو از دهنت درمیاره و دندونیت رو میده بهت و تو هی دندونی رو می اندازی زمین و کنترل و موبایل رو میکنی تو دهنت.
پی نوشت:یه صدایی شنیدم،انگار یه چیزی تو دهنت بود،ترسیدم تو دهنت رونگاهکردم دیدم هیچی نیست،پس صدای چی بود؟دوبارهصدا اومد تق تق،وااااااااااااااااااااااااااااای خدای من دندون دخترم در اومده و این صدای بهم خوردن دندون بالا با دندون پایینش هست.