چرا؟ چرا؟ چرا؟
من روکاناپه داشتم کتاب میخوندم مبینادر حالی که داشت می اومد تو بغلم پرسید: مامان چی میخونی؟ من:کتاب مبینا: کتاب چی؟ من:کتاب تربیتی مبینا: آهان مبینا در حالی که داشت از سروکولم بالا میرفت من:مامانی مواظب باش از پشت نیوفتی رو زمین خطر داره مبینا: چرا؟ من:چون ممکنه سرت بشکنه خون بیاد خدایی نکرده مبینا: چرا؟ من:خوب اگر بیافتی سرت میخوره زمین و میشکنه و ممکنه خون بیاد مبینا: آهان.می افتم زمین سرم میشکنه وای خون میاد اوه (یه مکث کوتاه) مای گاد من:باتعجب از شنیدن این جمله ای که میتونم به جرات بگم تواین دو سال به اندازه انگشتان یه دست هم بکار نبردم.ب...
نویسنده :
مامان و بابا
1:24